بزیر سنگفرش خیابان
گلی روییده
که هیچ سنگی را توان کشتنش نیست
وقتی به انتها می رسی
دوباره به اوج می روی
ببین آسمان چگونه
افق را که انتهاست
هر روز در طلوعی تازه به نمایش می گذارد...
چگونه خاموش است؟
که چشمانش
چون گرگ زمستان می درد
و رویایش
از روز واقعی تر است
گلی روییده
که هیچ سنگی را توان کشتنش نیست
وقتی به انتها می رسی
دوباره به اوج می روی
ببین آسمان چگونه
افق را که انتهاست
هر روز در طلوعی تازه به نمایش می گذارد...
چگونه خاموش است؟
که چشمانش
چون گرگ زمستان می درد
و رویایش
از روز واقعی تر است