Friday, December 28, 2007

مروارید
امید نمرده است
با من است ولی
انگار سفر رفته است
همه دانه می شوند و من
دانه شنی گمم
همه در خاک می رووند و من
در ته دریای پر تلاطمم
امید نمرده است ولی
روزی می آید از سفر
من را به آغوش می کشد آنگاه
صدف زندگی
میوه ها همه خاک می شوند و من
...همواره تا ابد درم